-
.....
یکشنبه 1 خردادماه سال 1390 22:29
پریناز
-
معرفت
سهشنبه 12 آبانماه سال 1388 09:51
-
دل دوست
دوشنبه 9 شهریورماه سال 1388 15:09
یارب دل دوستان پر از غم نکنی با تیر بلا قامت ما خم نکنی ای چرخ تو را به قران سوگند یک مو ز سر دوست ما کم نکنی
-
گرفتار
سهشنبه 3 شهریورماه سال 1388 12:28
روزگاریست در این کوچه گرفتار توام باخبر باش که در حسرت دیدار تو ام گفته بودی که طبیب هر دل بیماری پس طبیب دل من باش که بیمار توام
-
تنهایی
شنبه 10 مردادماه سال 1388 13:00
-
دلم گرفتست...
جمعه 26 تیرماه سال 1388 00:26
دلم گرفته است دلم گرفته است به ایوان میروم وانگشتانم را بر پوست کشیده ی شب میکشم چراغ های رابطه خاموشند کسی مرا به افتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است...
-
منتتظر
چهارشنبه 10 تیرماه سال 1388 11:34
همیشه منتظر اونی باش که یاره خاطرت باشه نه باره خاطرت ...
-
بی خبر
سهشنبه 9 تیرماه سال 1388 15:39
روزها و لحظه ها و دقایق و ثانیه ها میگذرن و من خبری از تو ندارم فقط فکر میکنم که چی میخواد بشه ای کاش میفهمیدی دوری چقدر سخته ای کاش میفهمیدی اینجا ثانیه ها هر کدوم اندازه ی یک سال طول میکشه...
-
جات خالیه
دوشنبه 8 تیرماه سال 1388 15:34
هرچی نگاه میکنم میبینم جات خیلی خالیه دلم واست اینقد شد [.] یه روز همه ی اینارو تلافی میکنم حالا ببین کی گفتم
-
کاش...
یکشنبه 7 تیرماه سال 1388 22:58
کاش لحظه ها در امتداد با تو بودن می گذشت... دلم خیلی واست تنگ شده بی معرفت اینجا بی تو انگار هیچکی نیست نه صدایی... نه صفایی... نه وفایی... بی تو سکوت همه جارو گرفته و من بی تو تنها به اسمون نگاه می کنم که شاید از ابرها یا ستاره ها خبری ازت بگیرم... کویر دلمو میبینی اینجا یه روز اباد بود ولی تو ویرونش کردی و رفتی بی...
-
عاشق شدم
شنبه 6 تیرماه سال 1388 08:46
دلم خیلی واسش تنگ شده فکر کنم عاشقش شدم ولی نمی تونم بهش بگم... ای کاش میفهمید که چقدر دوسش دارم واینقدر بی تفاوت از کنارم رد نمیشد ...
-
خسته
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 22:55
به خدا خسته ی خسته ی خستم از اهل زمونه عقده ی این دل زارو هیچکی جز تو نمیدونه
-
ستاره
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 11:21
توی اسمون بی تو یه ستاره مونده تنها یه ستاره ای که شاید نرسه به صبح فردا
-
دادگاه
پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1388 20:06
در پنجه ی غم شکار بودن عشق است بازیچه ی دست یار بودن عشق است در محکمه ای که یار قاضیست محکوم به طناب دار بودن عشق است ای انکه خبر نداری از عالم عشق این نکته بدان که با تو بودن عشق است
-
کسی پاس نمیداشت
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1388 15:02
بودیم وکسی پاس نمیداشت هستیم باشد که نباشیم وبدانند که بودیم
-
غریبه
سهشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1388 14:29
چو رخت بستم از این خاک همه گفتند که با ما اشنا بود ولیکن کس ندانست این مسافر از چه گفت و با که گفت و از کجا بود